ویهان در ابیانه

1391/8/1 13:43

1,020 بازدید

اشتراک گذاری

جمعه (28.7.91) همراه خاله جونای مامانی رفتیم ابیانه هورا اونجا هوا خیلی خنک بود به خاطر همین مامانی کلی لباس تنم پوشیده بود.

اینجا دیگه پسری از خستگی تو اغوش خوابش برد.مامان فدای جوجش بشه ماچ

مامانی این عکستو خیلی دوست دارم چون هر وقت می بینمش یاد اون شبی میفتم (26.7.91)که بابایی داشت ازت عکس می گرفت خیلی ترسیده بودی اولین باری بود که از عکس گرفتن می ترسیدی بابایی هم چون به عکست نیاز داشت مجبور بود ازت عکس بگیره .

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان آرشیدا کوچولو
2 آبان 91 10:00

8*111111111111111111*///////////////////////////////////////
این بالایی ها رو آرشیدا برا ویهان نوشته

خاله قربونش بشه

مامان آرشیدا کوچولو
2 آبان 91 10:05

قبونش بره خاله این جوجو طلا رو که اینقدر خوش عکسه مثل مامانش

خدا نکنه خاله جون

مامان آرشیدا کوچولو
2 آبان 91 10:07

آخی این بابا سینا چه کرده با این جوجوی ما که اینقدر رسیده ؟؟

ها نسیم این آقا سینا مشکوک وزنه

خاله مرضیه
2 آبان 91 11:36

یعنی این پسره خوردنیه ها. مخصوصا عکس آخریش.

*****

ainazainaz
3 آبان 91 13:36

دلم ضعف رفت.خاله قربونت بره فقط دلم میخواد همین الان بغلت کنم از ته دل ببوسمت دلم خیلی برات تنگ شده.قند عسل به این خوشمزه ای کی دیده.عاشقتم.بوسسسسسسسسسسسس.به به خیلی شیرین بود.ایناز هم گازت میگیره چون این کار رو خیلی دوست داره.

خاله جون ما هم دلمون خیلی تنگ شده ولی چون مامانی میره دانشگاه نمی تونیم بیایم.خاله جون پس کی عکس آیناز میزاری تو وبش؟

ainazainaz
5 آبان 91 15:49

قربونت برم الهی امروز بابا حسن میگفت دلم برای پسرم خیلی تنگ شده.امروز جاتون خیلی خالی بود.چه کنیم با دلتنگی.الان ایناز وپرشانا حمام رفتن جات خالی.دوست دارم.بوسسسسسسسسسسسسسسسس

ما هم خیلی دلمون تنگ شده.دوستان به جای ما.ما هم دوستون داریم

ainazainaz
6 آبان 91 14:57

جوجه کوچولوی خاله هر روز عکسهاتو میبینم اگه ایناز کوچولو نبود همین امروز میومدم تا ببینمت.بوسسسسسسسسسسسسس

خاله نغمه
19 آبان 91 23:20

خاله بندانگشتی خودشو خیلی دوست داره،خیلی برات نوشتم ولی ارسال نمیشدنمیدونم کجاشو اشتباه می کردم،روی ماهتو میبوسم یکی اینور یکی اونور،خیییییییییییییییییلی دوست دارم

خاله جون یه کوکچلو قدم بلند شده.منم محکم می بوسمت.

پسرآریایی

ویهان در ابیانه

نظرات (8)

مطلب بعدی

مطلب قبلی