اولین باری که بابا سینا بغلم کرد
عکس های یک روزگی ویهان
پسری اول من و بابا سینا تصمیم گرفته بودیم اسمتو بزاریم آرسین به معنی پسر اریایی ولی با همه تلاشهایی که کردیم ثبت احوال قبول نکرد و بعد یه هته بی اسم بودنت اسمتو گذاشتیم ویهان. ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
21:30
پسر قشنگمون ویهان به دنیا اومد
پسر قشنگمون در تاریخ 10/4/91 ساعت 1.30 در بیمارستان شفای ساری به دنیا اومد
نویسنده :
مامانی و بابایی
13:30
شمارش معکوس
عزیز مامان وبابا دیگه داریم به روزهای اخر نزدیک میشیم .بعد از همه استرس هایی که این ماه اخر کشیدم اخه دلبرکم به خاطر اینکه شکم مامانی بزرگ نبود دکتر شک کرده بود که خدای نکرده دلبرکم رشد نکرده که بعد کلی سونو دادن دیدیم که شک دکتر بی مورد بود.بابایتم جمعه داره میاد ساری. قشنگم بیصبرانه منتظر اومدنت هستیم ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
0:36
28 هفتگی
سلام گل قشنگم دست خاله زهره درد نکنه که زحمت کشید این وبلاگ برات درست کرد . مامانت هم تا یک هفته پیش سرش به خاطر درسش خیلی شلوغ بود.بعدش هم دنبال وسایلت بودم عزیزم. راستی اخر هفته دیگه می خوایم بریم ساری تا بدنیا اومدنت می مونم ولی بابات 2 روز بعدش برمیگرده بعداز به دنیا اومدنت سه تایی برمی گردیم اصفهان. ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
22:36